دومین اجلاس سازندگان و طراحان اصفهان با حضور مهندس پژمان جوزی

اصفهان دیگر اشکی ندارد اما سرافراز است. آنکه میگویند زاینده رود آب ندارد گزاره اشتباهی است. آب دارد بخشی از آن را به فرزندان دیگرش داده تا آنها هم سیراب شوند. از خود گذشته چون فرزندان دیگری نیز بوده اند که به آن نیاز داشته اند.

اصفهان دیگر اشکی ندارد اما سرافراز است. آنکه میگویند زاینده رود آب ندارد گزاره اشتباهی است. آب دارد بخشی از آن را به فرزندان دیگرش داده تا آنها هم سیراب شوند. از خود گذشته چون فرزندان دیگری نیز بوده اند که به آن نیاز داشته اند.در راه اصفهان که بودم به این ترانه زیبا از ملک الشعراء بهار با صدای جلال الدین تاج اصفهانی یکی از مفاخر این استان گوش سپرده بودم. به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی، به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی. 

مشاهیر و مفاخر اصفهان کم نیستند. در هنر استا =د محمود فرشچیان که نه در ایران بلکه شهره جهانی دارند. استاد محمود دهنوی که هرکسی اثری از هنر فلم زنی اش را داشته باشد به آن میبالد. در ارب و شعر سهراب سپهری که اشعارش خارج از قلمروی ایران نیز شناخته شده است در این استان بوده است. حسن کسایی موسیقی شناس برجسته اصفهانی ، بانو سپیده کاشانی که هم در قبل از انفلاب اسلامی و هم بعد از انقلاب اسلامی در عرصه شعر و ادب و هنر خوش درخشید. در فلسفه که دیگر نیاز به گفتن نیست همه میشناسند و می دانند که سید محمد باقر میرداماد استرآبادی ملقب به میرداماد از مفاخر فلسفه اصفهان و ایران است. در علوم کمال الدین جناب فیزیکدان و اولین محقق و پیشگام فیزیک هسته ای از کسانی است که دانشمندان امروزما در عرصه هسته ای و مفاخر هسته ای ما او را میشناسند.

کمال الدین جناب در سال های ابتدایی 1300 شمسی یعنی حدود یک قرن پیش پس ار دریافت درجه دکتری فیزیک هسته ای به عنوان دانشیار دانشکده علوم شروع به تدریس فیزیک پرداخت. وی همزمان با ایجاد و تاسیس آزمایشگاه فیزیک اتمی به پژوهش در فیزیک هسته ای و تربیت کارشناس اتمی موادرت ورزید. کمال الدین جناب به عنوان اولین نماینده ایران در اولین کنفرانس بین المللی اتمی برای صلح شرکت نمود.در مبارزه و سیاست دکتر محمد بهشتی نخستین رئیس قوه قضائیه پس از انقلاب اسلامی نامی به بدیل که نیازی به معرفی ندارد.

عزیزان مگر میشود از اصفهان سرافراز و مفاخرش که بسیارند سخن گفت و نام فرزندانش را به زبان نیاورد. شهید احمد کاظمی، شهید جلال افشار، شحهید محمدرضا تورجی زاده، شهید مصطفی رادانی پور و صدها شهید زنده یاد دیگر.مگر میشود از شهدا یاد کرد و نام شهید همیشه جاودان حاج قاسم را به زبان نیاورد و مگر میشود نام او را به زبان آورد و در دل نگریست.

ایران زیبای ما قهرمان زیاد دارد، سرافرازی زیاد دارد. یک استانش به تنهایی نصف جهان است، پس باید آنرا پاس بداریم و در ساختنش با تمام وجود مایه بگزاریم. همچنان که دیگران برای پایندگی و بالندگیش زندگی ها فدا کردن. ما سازنده ایم و برای همین اگر چه دیده نمی شویم ئلی خودمان باید  بدانیم چه مسئولیت های سخت و حساسی بر دوش ماست. باید بدانیم که ایران زمین ما چهار فصل است. اگر درشمال زیبای ایران میسازیم به سبک خودش، اگر در کوهستان زیبای البرز و دامنه های زاگرس می سازیم به سبک خودش، اگر در فلات ایران یا جنوب آن میسازیم آن هم به سبک خودش.

ما باید به فکر آیندگانمان باشیم. نباید همه، همه ی باید ها را به دوش دولت و حکومت انداخت. ما باید بدانیم که انرژی برای نسل های آینده گران بهاست. ما باید بدانیم آب برای نسل های آینده از نفت گرانتر است. ما برای ساخت در این کشور در هرمکان از توانایی های آن مکان بهره بجوییم و آنگونه بسازیم که باید. ما مسئولیم تا به گونه ای بسازیم که نام مهندسان و فرهیختگان این رشته را از بساز و بفروش جدا کنیم. باید مردم را از چنگ عده ای که شهره به بساز و بفروش اند رها کنیم. این حرفه مقدس است و مصداق صحیحی از مناجات است. نباید عده ای ویرانه بسازند و در پایان امضای یک مهندس بنا را به مهندس ساز پایان دهد. ما باید از این دفاع کنیم. ما باید از عنوان و اعتبار خود مقابل عده ای سودجو دفاع کنیم و سازمان نظام مهندسی هم در این عرصه مسئول است کم کم و آرام آرام کاسب و صندوق داری و رفتار قیم مابانه ی مهندسین بالغین این سرزمین را کنار گذاشته و به اصل ماجرا وظیفه خویش همانا ساخت و ساز بر پایه مهر و ایمان است بپردازد. ما باید تفاوت های ساخت یه ملک مهندسی ساز و حرفه ای را با ملک بساز و بفروشی مشخص کنیم و البته مسئولین هم اگر ساختمان با کیفیت با بهره وری بالا میخواهند باید قوانین این حوزه را بازنویسی کنند. آری دوستان و همکاران عزیز، ما در قبال کار خود بسیار متعهدیم و باید حساب ما را از سودجویان در این عرصه جدا کنند.

چرا باید بنایی در این کشور وجود داشته باشد که به دلیل نا ایمن بودن کارش به دادگاه کشیده میشود. چرا باید مسکنی داشته باشیم که شهره به مسکن مهری باشد. مسکنی که قرار بود بوی مهر و آسایش بدهد، امروز نماد عدم کیفیت است. برای همین است که میگویم و معتقدم ما در مقابل کارمان مسئولیم.ما مسئولیم تا بهتراز به بسازیم. دوستان و همکاران می دانم که مشکلات هست،  میدانم که هر کدام ما برای گرفتن یک مجوز نفسمان به شماره میافتد. میدانم که برخی قوانین فدایی هستند، اما این ها هیچ کدام از بار مسئولیت ما کم نمیکند. ما در چنین جلساتی بیشتر توقع را از مسئولین و مقامات داریم که اگر شنونده هستند مشکلات را شناسایی کنند و در رفع آنها کوشا باشند. نمیدانم، نمیتوان دائم از مشکلات دست و پاگیر و زائد اداری گفت اما کاری برای آن نکرد.

 

اگر ما مسئولیتداریم مسئولان شهری همانگونه که از نامش پیداست مسئولیت بیشتری دارند. مدیران شهری از ما مسئولیت سنگین تری دارند. شما مدیران شهری باید زنجیر از دست و پای سازنده ی متعهد و با ایمان باز کنید تا بتواند آزادانه و البته قانون مند حرکت کنند.

شما در قبال قوانین دست و پا گیر مسئولید شما در قبال سازندگان و تولیدکنندگان مسئولید. شما برای شناسایی مشکلات موجود مسئولید.اینگونه جلسات نیازمند شناسایی مشکلات است تا ما بدانیم و مطمئن باشیم آن سوی پرده گوش شنوایی است.پس سخن ما را در این جلسات بشنوید و ترتیب اثر دهید تا بدانیم که شما هم هستین.

دوستان و همکاران می گویند صلاح مملکت خویش خسروان دانند.اجازه میخواهیم در این جمع فرهیخته و دانشمند با این مثل قدیمی مخالفت کنم.ملک، ملک ماست ، این ماییم که باید صلاح ملک را بدانیم . این ماییم که همیشه در این ملک هستیم و در آن زندگی می کنیم و خواهیم کرد.

پس نباید از آن به راحتی و آسودگی گذر کنیم. دیگر دوران صلاح مملکت خویش خسروان دانند گذشته اشت. این مردم هستند که صلاح ملک خویش را می دانند و آن را با خسروان دانا به اشتراک می گذارند تا آنها اجرایش کنند و ……… خسروان در این تاریخ مسئولین اجرایی هستند که باید قوانین و مقررات را به گونه ای وضع کنند و آنرا به اجرا در آورند که مادر کنار آنها و همه با هم در کنار هم ایران را بسازیم. ایران را آنگونه که در شأن ایمن کشور دلیر پرور است بسازیم.باید آنگونه بسازیم که همواره در آن بمانیم و زندگی کنیم. اگر اجداد ما با بادها120 روز سیستان جنگیدن و ماندن و اگر ساکنان قلات و کویر ایران با این خشکی ساختند و قنات را ساختن که آموزه ای کشورهای دیگر باشد ما نیز باید طرحی نو دراندازیم پلی ساختن برای حفظ انرژی بیشتر و استفاده بهینه تر از انرژی . اصفهان را نباید دید ، اصفهان را باید زندگی کرد.اینجا اصفهان است ، اینجا تمدن است، اینجا نصف جهان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *