درباره گروه مهندسی پژمان جوزی و همکاران

پیام موسس

از همان روزهایی که شرکت ساختمانی کیسون و شرکت ساختمانی کندوان – پارادیس را به منظور تاسیس شرکتی نو ترک می کردم،
در همان روزهایی که با کوله باری از تجربه از بیابان ها و کوه و کمرهایی که در آنها راهها ساختم و سدها احداث کردم و پل ها زدم, خداحافظی می کردم،
در همان روزهایی که اتفاقا در دوران سازندگی تاریخ ایران نیز بودیم و دغدغه هر ایرانی, ساخت وطن بود،
با خدای خود خلوت کردم و عهد و پیمانهایی بستم …

عهد کردم تا جایی که در توانم هست، خدمت کنم ،
اول خدمت کنم به صنعت ساختمان که داشتن سرپناه و خانه بزرگترین و مهمترین آرزوی بشر است. دوم در قالب شرکت های خدماتی, شعار اصلی خودم که همانا ” خدمت” است را متبلور کرده باشم. سوم دستی بر تولید و صنعت داشته باشم که دیار ما از قدیم, مهد تولیدکنندگان و صنعت گران بزرگی بوده است.
در این میدان با گام های سخت و محکم قدم برداشتم

۲۷ سال از آن روزها می گذرد و یک لحظه نیز نه تنها خسته نشدم بلکه سال به سال به لطف خدایم. با انرژی بیشتر قدم ها را محکم تر و استوارتر برداشتم.
امیررضای عزیزم “مهندس امیررضا نخعی لاهوتی” دوست و برادر و شریک خوبم در این مسیر نقش بزرگی داشته است و بی همت او در این راه. بسیار سخت تر و دشوارتر می بود.
پدرم سیدرضا جوزی, ۲۳ سال از این مسیر را همگام و همراه من بود. روحش در آرامش ابدی. مدیران ارشد شرکت که جملگی از دوستان و یاران بسیار قدیمی من هستند, تنها دلگرمی من بوده اند. پرسنل, کارمندان و تمامی کارگران من. چرخ های توانای این ارابه کارآفرینی بوده اند.
اکنون چشم در چشمانشان هستم و جز تصویری از گذشته ناب و همدلی و پاکی و صداقت. هیچ چیز دیگری درآن مرئی نمی بینم.
باز هم دستان زحمت کش آنها را می فشارم و قدم های خودم را محکم تر و استوارتر برمی دارم.